9 عامل مؤثر در ایجاد انگیزش کارکنان در سازمان

  • زمان تقریبی مطالعه 11 دقیقه
  • 7601

9 عامل مؤثر در ایجاد انگیزش کارکنان در سازمان

همانطور که می‌دانید بدون وجود انگیزش انسان نمی‌تواند هیچ‌گونه رفتار و عملی را انجام دهد و هر انسانی برای انجام رفتار و اعمال خود نیاز به نیروی محرکه‌ای تحت عنوان انگیزه دارد. در حقیقت انگیزش به معنای تمایل به تلاش بسیار در راستای برآورده‌سازی هدف‌های سازمان است به شرطی که این تلاش‌ها توانایی برآورده شدن نیاز فردی را داشته باشد. در این محتوا از سایت پزشک کسب و کار قصد داریم شما را با مفهوم انگیزش، اهمیت انگیزش کارکنان در سازمان، عوامل مؤثر در بی‌انگیزگی و راهکارهای حل آن، عوامل مؤثر و روش‌های ایجاد انگیزه در کارکنان خواهیم پرداخت.

 

تعریف و مفهوم انگیزش چیست؟

لغت انگیزش نخستین بار از لغت لاتین (Move) به معنای حرکت گرفته شده است. انگیزش به معنای چرایی و دلیل رفتار و اعمال است و حالتی از افراد است که آن‌ها را به انجام رفتارها و اعمال خاص و مورد نظر سازمان متمایل می‌کند. جان اتکینسون معتقد است که برای لغت انگیزش معنای ثابت و خاصی وجود ندارد ولی روانشناسان معتقدند که انگیزه عاملی درونی است که رفتار و اعمال فرد را در جهتی مشخص هدایت می‌کند و به عنوان راهنمایی برای انتخاب تلاشی از بین تلاش‌های ارادی وی محسوب می‌شود. به عبارتی دیگر انگیزش فرآیندی است که در مرحله نخست با نیاز یا کمبود زیستی یا روانی شروع می‌شود و رفتار و اعمالی هدفمند را در راستای اهداف آن سازمان فعال می‌کند. ممکن است برایتان سوال مطرح شود که به چه دلیل آگاهی از میزان انگیزه کارکنان برای مدیر سازمان اهمیت دارد؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که یکی از وظایف و مسئولیت‌های مهم و اساسی مدیریت، ایجاد انگیزه در کارکنان است. مدیریت با آگاهی از میزان انگیزش در کارکنان سازمان خود می‌تواند اطمینان حاصل کند که حضور کارکنان به صورت منظم بوده و اعمال و رفتار کارکنان در جایگاه شغلی به درستی انجام می‌شود. در این صورت شما به عنوان مدیر سازمان قادرید نیروی انسانی سازمان خود را در جهت تحقق اهداف سازمان با خود همراه کنید.

انگیزه برای مدیران دارای اهمیت بسیاری است به دلیل اینکه انگیزه سبب اقدام‌گرایی کارکنان سازمان خواهد شد و به عنوان یکی از سه عنصر کلیدی عملکرد محسوب می‌شود. همانطور که می‌دانید انگیزه یک حالت ذهنی ناپایدار است؛ از این رو متغیری است که به راحتی قادر است تحت تأثیر قرار گیرد و شما به عنوان یک مدیر قادرید بر انگیزه کارکنان سازمان خود تأثیر بگذارید و عملکرد آن‌ها را تقویت نمایید و نهایتاً انگیزش در رفتار سازمانی را در آن‌ها ایجاد کنید.

 

میزان انگیزش کارکنان در سازمان‌ها چه اهمیتی دارد؟

 

میزان انگیزش کارکنان در سازمان‌ها چه اهمیتی دارد؟

همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم تمامی رفتار و اعمال براساس انگیزه و اهداف انسان‌ها انجام می‌شود و انگیزه و هدف دو عامل بیرونی و درونی می‌باشد که انسان را به سوی مقصد یا تحقق و اجرایی شدن اعمال سوق داده و هدایت می‌کند. در صورتی که افراد در سازمان‌ها هدف خاصی نداشته باشند و از نیروی محرکه قوی همان انگیزه بی‌نصیب باشند، نمی‌توانند وظایف و مسئولیت‌های خود را به درستی انجام دهند. باید به این نکته اشاره کنیم که عوامل بسیاری در میزان انگیزه یک کارمند وجود دارد و وجود چنین عواملی باعث تفاوت کارکرد آن‌ها می‌شود. به عنوان نمونه میزان انگیزه کارمند رسمی با انگیزه کارمند موقت مختلف بوده و عملکرد مشابهی نخواهند داشت. اهمیت انگیزش در مدیریت رفتار سازمانی (Motivation In Managing Organizational Behavior) هنگامی مشخص می‌شود که درک کنید کارمند با حقوق و تسهیلات بالا، کارآیی و عملکرد بیشتر و مطلوب‌تری خواهد داشت. بنابراین هرچقدر عوامل انگیزشی افزایش یابد، کارکنان مشتاقانه مسئولیت‌ها و کارهایی که به آن‌ها محول شده را انجام خواهند داد و در نهایت سازمان را به اهداف خود نزدیک‌تر می‌کند. از این رو اهمیت انگیزش در سازمان‌ها را می‌توان به موارد ذیل تقسیم نمود.

توانمندسازی سازمان‌ها: رهاسازی و آزاد کردن نیروهای درونی افراد جهت به دست آوردن دستاوردهای فوق‌العاده راهبردی شکوفایی سازمانی. همانطور که می‌دانید هر سازمانی برای اینکه در امور خود جلوتر باشد و از رقبای خود پیشی بگیرد باید دارای نیروی انسانی متخصص، با انگیزه بالا و خلاق باشد؛ زیرا انگیزه بالا در کارکنان نقش قابل توجهی در توانمندسازی آن‌ها دارد.

رضایتمندی و ماندگاری کارکنان: در مبحث رضایتمندی و ماندگاری براساس انگیزش کارکنان بسیار مهم می‌باشد. در حقیقت ماندگاری حاصل حفظ و نگهداری نیروی انسانی بوده و انگیزش و توانمندسازی نیروها به صورت خودکار سبب ماندگاری نیروی انسانی خواهد شد؛ از این رو با اینکه سازمان‌ها تمایل دارند نیروهای انسانی متخصص را جذب و حفظ کنند و باید به این نکته اشاره کنیم که تأثیر عوامل انگیزشی در ماندگاری مؤثر کارکنان با تحصیلات بالاتر بیشتر است.

خلاقیت: همانطور که می‌دانید مدیران قادرند با سه مؤلفه خلاقیت (انگیزش، تخصص و مهارت‌های تفکر خلاق) را تحت تأثیر دهند ولی حقیقت امر این است که تأثیرگذاری بر مؤلفه‌های تخصص و مهارت‌های تفکر خلاق زمان‌بر و سخت است، در صورتی که مدیران می‌توانند انگیزش درونی را حتی با ایجاد تغییرات جزئی در فضای سازمان به صورت چشمگیری افزایش دهند. کارکنانی که برفعالیت‌های خود کنترل درونی دارند، حس می‌کنند به کمک مهارت‌ها، توانایی‌ها و تلاش خود قادرند بر نتایج مربوط به کار خود تأثیرگذار باشند و این امر سبب افزایش خلاقیت و نوآوری در آن‌ها خواهد شد در صورتی که ممکن است تصور کنترل خارجی بر آن‌ها سبب احساس عدم توانایی انجام فعالیت‌ها، عدم نفوذ به کار و نتایج آن و در نهایت کاهش انگیزش در آن‌ها شود.

جلب رضایت مشتریان: همانطور که می‌دانید کارکنانی که دارای انگیزه بالایی هستند، کارهایی که به آن‌ها محول شده را به بهترین نحو انجام می‌دهند و در نهایت باعث جلب رضایت ارباب رجوع و مشتریان می‌شوند.

 

چه عواملی سبب بی‌انگیزگی کارکنان در سازمان می‌شود؟

1. عدم نظارت: همانطور که می‌دانید نظارت در سازمان سبب می‌شود که کارکنان آن سازمان حس کنند مورد توجه هستند و کار آن‌ها برای مدیر و سازمان ارزشمند است در صورتی که عدم نظارت سبب بی‌انگیزگی کارکنان خواهد شد.

2. عدم شایسته سالاری: همانطور که می‌دانید همواره انتخاب نشدن فردی شایسته سبب نارضایتی و بی‌تفاوتی می‌شود و شایسته سالاری در سازمان بیمارگونه جایگاهی نداشته و معمولاً در این سازمان‌ها ترفیع‌ها براساس شایستگی افراد انجام نخواهد شد و معیار شایسته بودن در چنین سازمان‌هایی براساس بله گفتن‌ها و حرف شنوی بی چون و چرا است.

3. برخورد گزینشی با کارکنان: در برخی از سازمان‌ها ممکن است افرادی که تخصص و دانش بالایی داشته باشند ولی به علت برخورد گزینشی در جایگاه پایینی که متناسب با تخصص و دانش خود قرار گیرند و بالعکس.

4. بی‌توجهی مدیر به رویدادها و مسائل سازمان: بی‌توجهی مدیران به رویدادها و مسائل سازمان از عوامل همچون: بی‌تجربه بودن مافوق، نداشتن دانش کافی به مسائل سازمان، بی‌تفاوتی مدیر به مسائل سازمان و فقدان شاخص‌های ارزیابی و ... نشأت می‌گیرد.

5. عدم توازن بین درآمد و هزینه‌های مربوط به زندگی: یکی از مهم‌ترین عوامل در بی‌انگیزگی و کاهش بهره‌وری منابع انسانی، عدم توازن بین درآمد و هزینه‌های زندگی کارکنان است که امروزه پایین بودن میزان حقوق در مقایسه با هزینه‌های مربوط به زندگی سبب کم‌کاری و پیدا کردن شغل‌های دوم شده است که این امر سبب خستگی نیروی کار، بی‌انگیزگی، کاهش بازدهی و نهایتاً مشکلات جسمی، روحی و روانی در خانواده‌ها شده است.

 

چگونه بی‌انگیزگی کارکنان در سازمان را از بین ببرید؟

در اینجا قصد داریم راهکارهایی را برای از بین بردن بی‌انگیزگی کارکنان در سازمان ارائه دهیم تا با ایجاد انگیزش در کارکنان به بهترین نحو مسئولیت‌های خود را در سازمان انجام دهند و درنهایت اهداف سازمان را محقق کنند.

  • شایسته سالاری
  • زیبایی فضای محل کار
  • ارتقا سطح دانش کارکنان
  • افزایش آزادی و قدرت عمل کارکنان در حوزه کاری خود
  • مشارکت دادن تمامی کارکنان در تصمیمات بزرگ سازمان
  • ارائه دادن پاداش و تشویقی به کارکنان براساس معیارهای استاندارد
  • ایجاد توازن در سیستم پرداخت حقوق و مزایا برمبنای توانایی و مهارت‌های کارکنان
  • فراهم نمودن سیستم ارزیابی عملکرد کارکنان برمبنای معیارهای کیفی و کمی استاندارد
  • تفویض اختیار مدیران به کارکنان و فراهم نمودن زمینه‌های مناسب برای خلاقیت کارکنان

 

چه عواملی در ایجاد انگیزه و افزایش روحیه علاقه به کار در کارکنان مؤثر است؟

 

چه عواملی در ایجاد انگیزه و افزایش روحیه علاقه به کار در کارکنان مؤثر است؟

  • شناخت محیط و فضای کار
  • داشتن روابط عمومی عالی
  • مشارکت در نحوه انجام کارها
  • آشنایی و تسلط به حوزه کاری خود
  • داشتن روحیه پرنشاط در محیط کار
  • وجود حس تحت نظارت قرار داشتن
  • داشتن پشتکار و نترسیدن از نتیجه کار
  • دید مثبت به مشکلات و موانع در راستای بهبود کارها و ارائه خدمات مفید
  • داشتن ویژگی‌هایی همچون: مسئولیت‌پذیری، هدفمند بودن و صداقت در زندگی و کار خود

 

روش‌های ایجاد انگیزش در کارکنان سازمان

برنامه‌های مزایای انعطاف‌پذیر: برنامه‌های مزایای انعطاف‌پذیر به این شکل است که کارکنان این فرصت را داشته باشند که از میان مزایای موجود آنچه را که تمایل دارند، انتخاب نمایند. هدف این برنامه‌ها این است که به تمامی کارکنان فرصت داده شود باتوجه به نیازها و شرایطی که در آن قرار دارند، بتوانند از میان مزایای موجود که سازمان ارائه می‌کند، مجموعه‌ای که تمایل دارند را انتخاب کنند و از آن‌ها بهره‌مند شوند. باید در این زمینه توجه داشته باشید که این مزایا به صورتی تعیین شوند که کارکنان بتوانند نیازهای خود را به بهترین شکل ممکن تأمین کنند.

تفویض اختیار: تفویض اختیار یکی از عوامل موفقیت هر مدیر در سازمان می‌باشد و با این روش سبب افزایش سرعت در روند کارها شده و فرصتی را برای نوآوری و خلاقیت کارکنان در سازمان به وجود خواهید آورد. همچنین با تفویض اختیار، حس غرور و ارزشمند بودن در کارکنان خود ایجاد خواهید کرد تا بادقت هرچه بیشتر کارهایی که به آن‌ها محول شده را انجام دهند.

توازن میان درآمد و هزینه‌های زندگی: همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم، عدم توازن درآمد و هزینه‌های زندگی به عنوان مهم‌ترین عامل در کاهش انگیزش و کاهش بهره‌وری منابع انسانی محسوب می‌شود؛ از این رو با درآمد متناسب با هزینه‌های زندگی کارکنان سبب افزایش انگیزه و افزایش بهره‌وری در کارکنان خواهید شد.

تئوری X و تئوری Y: داگلاس مک گرگور، دو دیدگاه متفاوت از انسان ارائه کرده است که این دیدگاه‌ها عبارتند از: دیدگاه منفی تحت عنوان تئوری X و دیدگاه مثبت تحت عنوان تئوری Y. این تئوری همانند تئوری مازلو بر روی بررسی نیازهای انسان تمرکز نموده، تئوری X بر این فرض استوار است که نیازهای رده پایین بر فرد حاکم است و تئوری Y بر این فرض استوار است که نیازهای رده بالاتر بر فرد حاکم است.

تئوری X برمبنای معلومات ذیل است:

کارکنان به صورت ذاتی به کار علاقه‌ای ندارند و سعی دارند تا حد ممکن از انجام آن خودداری کنند.

 از این رو باید آن‌ها را وادار و کنترل نمایید تا بتوانید به هدف‌های مورد نظر سازمان دست یابید.

کارکنان از زیر بار مسئولیت‌ها و کارهایی که به آن‌ها محول شده است شانه خالی می‌کنند و در نتیجه باید آن‌ها را به صورت رسمی و درست رهبری و هدایت نمایید.

اکثر کارکنان امنیت را بالاتر از سایر عوامل مربوط به کار می‌دانند و هیچ‌گونه بلند پروازی و جاه‌طلبی ندارند.

تئوری Y برمبنای معلومات ذیل است:

کارکنان کار را امری ذاتی و طبیعی همچون تفریع می‌دانند.

فردی که خود را به هدف‌هایی متعهد ساخته دارای نوعی خود کنترلی و خود رهبری است.

اکثر افراد قادرند مسئولیت‌پذیر باشند و از پس مسئولیت‌های خود بر آیند.

اکثر افراد دارای خلاقیت و توانایی تصمیم‌گیری خوب هستند و این ویژگی تنها در مدیران نیست.

سیستم‌های برگرفته از این روش، سیستم تنبیه و تعیین هدف می‌باشد.

نتیجه گیری

همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم، یکی از وظایف مهم مدیریت، ایجاد انگیزه در کارکنان است و با آگاهی از میزان انگیزش در کارکنان سازمان می‌توانید مطمئن شوید که اعمال و رفتار کارکنان در جایگاه شغلی که هستند به درستی انجام می‌شود و آن‌ها در راستای محقق شدن اهداف سازمان، کار می‌کنند. در این محتوا از سایت پزشک کسب و کار شما را با مفهوم انگیزش، اهمیت انگیزش کارکنان در سازمان، عوامل مؤثر در بی‌انگیزگی و راهکارهای حل آن، عوامل مؤثر و روش‌های ایجاد انگیزه در کارکنان آشنا کردیم.

 

 

 

 

 

 

 

نوشتن یک نظر

نظر