هوش هیجانی چه اهمیتی دارد؟ 7 روش فوق العاده برای تقویت این مهارت

  • زمان تقریبی مطالعه 14 دقیقه
  • 1172

هوش هیجانی چه اهمیتی دارد؟ 7 روش فوق العاده برای تقویت این مهارت

 

اهمیت هوش هیجانی طی سال‌های اخیر به‌ویژه پس از بحران کرونا بیش از پیش افزایش یافته و درباره آن مباحث متعددی صورت گرفته است. بسیاری از صاحب نظران هوش هیجانی را یکی از الزامات موفقیت می‌دانند و معتقدند با هوش هیجانی بالا توانایی مدیریت و کنترل بیشتری جهت هدایت زندگی و سازمان خود دارند. درک اهمیت هوش هیجانی و منافع آن، نخستین گام در مسیر ایجاد یک محیط کاری سالم و نیروی انسانی خشنود است. در حقیقت هوش هیجانی شاه کلید درک واکنش و رفتار انسان‌هاست که چنین درکی بستری را برای مدیریت و رهبری ایجاد می‌کند تا نگرشی متفاوت به آن داشته باشید و در سازگاری هر چه بهتر با شرایط پیچیده کمک چشمگیری می‌کند. ما در این محتوا از سایت پزشک کسب و کار قصد داریم شما را به طور کامل با مفهوم هوش هیجانی و اهمیت آن آشنا کنیم، سپس روش‌های فوق‌العاده در زمینۀ تقویت آن را ارائه ‌خواهیم داد، پس تا انتهای مقاله همراه ما باشید.

 

هوش هیجانی چیست؟

 

هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی (Emotional Intelligence) اصطلاحی جامع و دربردارندۀ مجموعه‌ای از خصوصیات و مهارت‌های فردی است که به آن هوش احساسی یا عاطفی هم گفته می‌شود. هوش هیجانی جزو مهارت‌های درون فردی و بین فردی محسوب می‌شود که به معنای توانایی انسان در قدرت تمایز احساسات گوناگون از یکدیگر، نامگذاری صحیح احساسات، کنترل عواطف و هیجانات خود و دیگران، استفاده از آن‌ها در تفکر و هدایت رفتار است. به طور کلی انسان‌ها احساسات خود را به صورت مختلفی بروز می‌دهند. احساسات به دو دسته مثبت (علاقه، شادی، خوشبختی، عزت نفس، آرامش و ...) و منفی (اضطراب، خشم، غم، تشویش، گناه، حسادت، ترس و ...) تقسیم می‌شوند. تحقیقات اخیر در حوزه روانشناسی حاکی از آن است که هوش هیجانی انسان‌ها تأثیر بسزایی بر رفتار و عملکرد آن‌ها دارد که باید با تقویت این مهارت از آن در جهت موفقیت در زندگی و سازمان استفاده کنید.

 

بیشتر بخوانید: 5 مهارت هوش هیجانی موثر در موفقیت زندگی

 

تاریخچه هوش هیجانی

 

تاریخچه هوش هیجانی

اصطلاح هوش هیجانی برای نخستین مرتبه به صورت رسمی توسط جان مایر و پیتر سالووی در سال 1990 مطرح شد اما رهبران کسب و کارها به سرعت این مفهوم را به نفع خود تصاحب کردند. این دو روانشناس اظهار داشتند افرادی که از هوش هیجانی برخوردارند، قادرند احساسات خود و دیگران را کنترل کرده، پیامدهای مثبت و منفی عواطف را تشخیص و تفکیک کنند، سپس از این اطلاعات عاطفی جهت راهنمایی تفکر و رفتار استفاده می‌کنند. پنج سال بعد، دانیل گلمن ــ روانشناس و صاحب نظر علوم رفتاری تعریف جدیدی از هوش هیجانی ارائه داد و نخستین فردی بود که این مفهوم را وارد عرصه سازمان کرد. "هوش هیجانی دربردارندۀ مهارت‌هایی همچون: انگیزه دادن به خود، پشتکار در وضعیت سرخوردگی و دشواری، کنترل رفتارهای تکانشی، تنظیم هیجانات، به تأخیر انداختن نیازها، جلوگیری از غلبه استرس بر قدرت تفکر، همدلی با دیگران است. به طور کلی گلمن در کتاب خود تحت عنوان «هوش هیجانی چرا از IQ مهم‌تر است؟» به پنج حوزه اساسی هوش هیجانی اشاره می‌کند که عبارتند از:

  • خودآگاهی (شناخت هیجانات و احساسات خود)
  • خود مدیریتی (مدیریت هیجانات و احساسات خود)
  • خود انگیزشی
  • دیگر آگاهی (تشخیص و درک هیجانات و احساسات دیگران)
  • دیگر مدیریتی (مدیریت ارتباط با دیگران)

جالب است بدانید سال 2020 بیش از هر زمان دیگری نشان دهندۀ اهمیت هوش هیجانی در سازمان بود که با تحولات بنیادین ناشی از شیوع ویروس کووید – 19، دور کاری به یکی از روندهای شغلی در بسیاری از سازمان‌ها تبدیل شد و تکنولوژی به پیدایش و تثبیت این فرآیند کمک چشمگیری کرد. البته دورکاری تعاملات انسانی را با چالش‌های جدی مواجه ساخت و در این نقطه بود که نقش هوش هیجانی در سازمان‌ها برجسته‌تر شد.

 

هوش هیجانی (EQ) در زندگی چه اهمیتی دارد؟

 

هوش هیجانی (EQ) در زندگی چه اهمیتی دارد؟

مهارت هوش هیجانی به اندازۀ توانایی‌های ذهنی برای احساس خوشبختی و موفقیت در زندگی اهمیت دارد، به صورتی که به کمک این مهارت با احساسات خود ارتباط برقرار کرده، اضطراب خود را مدیریت نموده، روابط پایدار‌تری برقرار می‌کنید و با تصمیم‌گیری صحیح برای زندگی خود به اهداف شخصی و موفقیت در زندگی، تحصیل یا کسب و کارتان دست خواهید یافت.

 

اهمیت هوش هیجانی (EQ) در مدیریت

 

اهمیت هوش هیجانی (EQ) در مدیریت

همانطور که می‌دانید هوش هیجانی یکی از ارزشمندترین مباحث در حوزه مدیریت است. از آنجایی که مدیر نقش تعیین کننده در قوانین و لحن سازمان دارد، شما باید به عنوان یک مدیر هوش هیجانی بالایی از خود بروز دهید یا آن را در خود پروش و تقویت کنید تا با این مهارت احساسات را در شرایط مختلف کنترل و تیم را به درستی رهبری کنید. مسلماً شما با هوش هیجانی به مدیران مؤثر و موفقی تبدیل خواهید شد. همچنین در صورتی که یک مدیر فاقد این مهارت فوق‌العاده باشد، عواقب گسترده‌ای در سازمان خواهد داشت که موجب مشارکت حداقلی کارکنان و نرخ گردش مالی بالا می‌شود. در حقیقت مدیرانی که برای درک نظرات مختلف، زمان صرف می‌کنند در یافتن فصل مشترک مهارت بسیاری دارند و توجه مدیران به واکنش افراد، احساس دیده و شنیده شدن را در آن‌ها ایجاد می‌کند که این موضوع سبب شده تا افراد تمایل بیشتری به سازگاری پیدا کنند.

 

هوش هیجانی (EQ) چه اهمیتی در سازمان‌ها دارد؟

 

هوش هیجانی (EQ) چه اهمیتی در سازمان‌ها دارد؟

هوش هیجانی مفهومی نسبتاً نوین در سازمان‌هاست. جالب است بدانید که به همان اندازه که تکامل و پذیرش تکنولوژی‌های نوآورانه برای یک سازمان ضروریست، وجود عوامل هوش هیجانی در کارکنان هم اهمیت فزاینده‌ای در جهان یافته است. تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد که هوش هیجانی (EQ) با توسعه فردی و پیشرفت شغلی در سازمان رابطه مستقیم و معناداری دارد. کارکنان و مدیرانی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند، در امور گروهی به بهترین شکل ممکن عمل کرده و با تحولات به سرعت سازگار می‌شوند. بدون تردید افرادی که دارای حس خودآگاهی قدرتمندی هستند از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند، با هوش هیجانی بالا برای انجام امور و دستیابی به اهداف خود و سازمان اشتیاق و انرژی دارند، به صورت مؤثر با استرس مقابله کرده و با استقبال از چالش‌ها، آن‌ها را به آسانی و کارآمد رفع می‌نمایند. همچنین این افراد عملکرد مطلوبی در تصمیم‌گیری‌های خود دارند. در صورتی که فردی فاقد عوامل اصلی هوش هیجانی باشد احتمال دستیابی به موفقیت در فضای سازمانی و کسب و کار بسیار کم است. به عبارت دیگر مدیریت هوش هیجانی به تحلیل و درک واکنش‌های دیگران کمک کرده، نقش مؤثری در رفع تعارضات دارد، مدیریت وضعیت متشنج را آسان نموده و افراد قادرند با دستیابی به راهکارهای کارآمدی که مورد توافق همه باشد، تعارض پیش آمده را به بهترین شکل ممکن حل‌و‌فصل کنند، در یک کلام هوش هیجانی تضمین کنندۀ حفظ و ارتقای سلامت رفتار سازمانی است.

 

عناصر تشکیل دهندۀ هوش هیجانی

 

عناصر تشکیل دهندۀ هوش هیجانی

همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم، دانیل گلمن ــ روانشناس و نویسنده کتاب «هوش هیجانی چرا از IQ مهم‌تر است؟» اظهار نموده که هوش هیجانی از پنج عنصر اصلی تشکیل شده است که تقویت هر یک از این موارد به ارتقا و بهبود این مهارت درون فردی و بین فردی کمک شایانی می‌کند. این پنج عنصر عبارتند از:

خودآگاهی (Self-awareness): این عنصر به توانایی شناخت و درک عواطف خود و آگاهی از تأثیر اعمال و رفتار بر دیگران اشاره دارد. بهبود عنصر خودآگاهی مستلزم نظارت بر عواطف، تشخیص واکنش‌های هیجانی و ارتباط صحیح هر یک از این واکنش‌ها به احساسات مختلف است. افرادی که از خودآگاهی بالایی برخوردارند در تحلیل رابطۀ عواطف و رفتارهایشان قدرتمند هستند.

خودکنترلی (Self-regulation): منظور از خودکنترلی، توانایی مهار کردن و مدیریت احساسات است. در اینجا باید به این نکته اشاره کنیم که هرگز این عنصر را با سرکوب و پنهان کردن عواطف اشتباه نگیرید. در حقیقت خودکنترلی به نوعی صبر که قادرید احساسات خود را در زمان و مکان مناسب به صورت صحیح بروز دهید، اطلاق می‌شود. افرادی که از سطح خودکنترلی بالایی برخوردارند، انعطاف‌پذیری بیشتری از خود نشان داده و با تغییرات به بهترین شکل ممکن سازگاری می‌یابد، همچنین در مدیریت تعارضات و شرایط دشوار به خوبی عمل خواهند کرد.

انگیزش (Motivation): یکی دیگر از عناصر پنج‌گانه هوش هیجانی، انگیزش ذاتی است که افراد برخوردار از این توانایی صرفاً با پاداش‌های خارجی همچون: شهرت، پول، قدردانی و تحسین برانگیخته نمی‌شوند، بلکه برآورده ساختن نیازها و تحقق اهداف درونی در این افراد انگیزه ایجاد می‌کند و این افراد برای پاداش‌های درونی اهمیت بسیاری قائلند.

همدلی (Empathy): عنصر همدلی همان توانایی انسان در درک عواطف دیگران و نشان دادن واکنش مناسب در رویارویی با این احساسات است. فردی که از مهارت همدلی برخوردار باشد در زمان مواجه با رفتار سرد و توهین‌آمیز تمام تلاش خود را به‌کار می‌گیرد تا به ریشه و علت پدید آمدن چنین رفتاری پی ببرد.

مهارت‌های اجتماعی (Social Skills): منظور از عنصر مهارت‌های اجتماعی، توانایی برقراری ارتباط مؤثر و تعامل صحیح با دیگران است. در حقیقت شما باید افزون‌بر درک احساسات خود و دیگران، از این دانش و مهارت در روابط روزمره خود استفاده کنید. مؤلفه‌های اصلی مهارت‌های اجتماعی عبارتند از: ارتباط کلامی و غیرکلامی، گوش دادن فعال، رهبری و قدرت متقاعدسازی.

شناسایی و تقویت این عناصر پنج‌گانه نقش چشمگیری در پی بردن به اهمیت هوش هیجانی در زندگی و سازمان‌ها دارد. به طور کلی هوش هیجانی توانایی درک، به‌کاربردن و مدیریت احساسات جهت کاهش اضطراب، برقراری ارتباط مؤثر با دیگران و غلبه بر چالش‌ها و تعارضات عاطفی است.

 

نشانه‌های هوش هیجانی (EQ) در افراد

هوش هیجانی فاقد معیار و آزمون عددی برای سنجش دقیق از میزان کمی آن در افراد بوده اما نشانه‌های این توانایی در رفتار افراد قابل شناسایی است. ما در این بخش قصد داریم شما را با برخی از نشانه‌های وجود توانایی هوش هیجانی آشنا کنیم.

  • روابط اجتماعی قوی و مؤثری دارید.
  • نقاط ضعف و قوت خود را می‌شناسید.
  • کنجکاوید و در پی تجربیات جدید هستید.
  • شرایط و محیط اطراف خود را درک می‌کنید.
  • عواطف خود را به‌درستی درک و بیان می‌کنید.
  • در زندگی و برنامه‌ریزی فعالیت‌های خود تعادل دارید.
  • صبور هستید و در مواجهه با مشکلات بهتر عمل می‌کنید.
  • تغییرات را راحت‌تر پذیرفته و با محیط جدید سازگار می‌شوید.
  • پیش از واکنش به مسائل به نحوه عکس‌العمل خود می‌اندیشید.

 

عملکرد هوش هیجانی (EQ) در انسان‌ها به چه صورت است؟

 

عملکرد هوش هیجانی (EQ) در انسان‌ها به چه صورت است؟

  • عملکرد EQ در سلامت جسمانی: در صورتی که توانایی اداره احساسات و عواطف خود را ندارید، احتمالاً در مدیریت اضطراب هم موفق نخواهید بود که این مشکل زمینه‌ساز مشکلات جسمانی همچون: افزایش فشار خون، افزایش احتمال حمله قلبی، ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن و پیری زودرس می‌شود؛ از این رو نخستین گام جهت ارتقای هوش هیجانی، یادگیری مدیریت اضطراب است.
  • عملکرد EQ در سلامت روانی: احساسات کنترل نشده و اضطراب تأثیرات مخربی بر روان افراد داشته و آن‌ها را در برابر حملات اضطراب و افسردگی آسیب‌پذیر می‌کنند. در صورتی که توانایی درک و اداره احساسات خود را نداشته باشید، در برقراری روابط پایدار و بلندمدت هم دچار مشکل خواهید شد که این مسئله به سلامت روان شما صدمه می‌زند.
  • عملکرد EQ در هنگام تحصیل و کار: وجود هوش هیجانی بالا به شما کمک می‌کند که در پیچیدگی‌های اجتماعی محل تحصیل و کار خود دچار سردرگمی نشوید، سپس با ایجاد انگیزه در دیگران، توانایی رهبری داشته باشید.
  • عملکرد EQ در برقراری ارتباط با دیگران: شما با شناخت و کنترل عواطف خود قادرید به بهترین شکل ممکن احساسات را بروز دهید و عواطف دیگران را دریابید که این موضوع به شما در زمینه برقراری ارتباط مؤثر و مستحکم با دیگران کمک چشمگیری می‌کند.
  • عملکرد EQ در هوش اجتماعی: شناخت احساسات خود با متصل نمودن شما به سایر افراد و جهان پیرامون از نظر اجتماعی تأثیر مثبتی دارد. در واقع هوش اجتماعی به شما در تشخیص دوست از دشمن، سنجش میزان علاقه‌مند بودن اشخاص دیگر به خود، کاهش اضطراب، به تعادل رساندن سیستم عصبی خود با برقراری ارتباط مؤثر با دیگران و احساس خوشبختی کمک بسزایی می‌کند.

 

روش‌های فوق‌العاده و مؤثر جهت تقویت هوش هیجانی

 

روش‌های فوق‌العاده و مؤثر جهت تقویت هوش هیجانی

اکنون که به اهمیت هوش هیجانی در زندگی، سازمان و مدیریت پی بردید، قادرید از طریق روش‌های مؤثر ذیل این مهارت درون فردی و بین فردی را تقویت کنید.

بی‌صدا تماشا کنید: یکی از نشانه‌های بارز هوش هیجانی بالا در افراد این است که شناخت خوبی از عواطف افراد داشته باشند و ویژگی‌های آن‌ها را گمانه‌زنی کنند. شما می‌توانید با تماشای بی‌صدای فیلم، ویدئو و برنامه‌های تلویزیونی این مهارت را در خود تقویت کنید و سعی کنید احساسات افراد را از حرکات چهره، دست یا بدن تشخیص و درک کنید.

صبور باشید و تأمل کنید: همواره سعی کنید پیش از انجام امور یا صحبت کردن چند ثانیه تفکر و تأمل کنید. شاید در نگاه اول این مورد برایتان آسان باشد ولی برخی مواقع به دلیل استرس و عصبانیت این نکته مهم را فراموش می‌کنید. صبر و مکث کردن از پاسخ به پیام‌ها یا ارسال نظرات در رسانه‌های اجتماعی را تمرین کنید.

همدردی با دیگران را فراموش نکنید: همواره از دید دیگران به اتفاقات بنگرید، خود را جای آن‌ها بگذارید، تمام تلاش خود را به‌کار گیرید حس و واکنش خود در آن شرایط را تصور کنید. این روش افزون‌بر ابراز همدردی و ایجاد ارتباط قوی با فرد مقابل، سبب اتخاذ تصمیمات صحیح در شرایط احساسی می‌شود.

روابط اجتماعی خود را افزایش دهید: سعی کنید از هر فرصتی جهت برقراری ارتباط با دیگران استفاده نمایید. همواره با دیگران به گفتگو بپردازید و متناسب با شرایط محیط، نحوۀ مکالمه و شناختی که به‌دست آوردید با آن‌ها به صورت صحیح و محترمانه صحبت کنید. افزایش و بهبود روابط اجتماعی سبب افزایش هوش هیجانی در شما می‌شود.

همواره نظر اطرافیان را در مورد خود بپرسید: همانطور که می‌دانید دیدگاه شما نسبت به خود با نظری که دیگران از شما دارند، متفاوت است. بنابراین از اطرافیان خود بپرسید واکنش شما هنگامی که آن‌ها هیجان‌زده می‌شوند به چه صورت است؛ زیرا پاسخ‌هایی که از دیگران دریافت می‌کنید به شناخت بهتر از خود خواهید رسید.

سعی کنید حتی به نکات جزئی هم توجه کنید: دقت کردن به نکات جزئی در رفتار خود و دیگران سبب شده تا واکنش و عملکرد خود را در شرایط مختلف مشاهده و مشکلات آن‌ها را دریابید. همواره به احساسات خود توجه کنید و تمام تلاش خود را به‌کار گیرید که عواطف را به موقع و صحیح بشناسید.

همواره بادقت به افراد گوش کنید و مشاهده نمایید: زمانی که رفتار و گفتار خود و دیگران را مشاهده می‌نمایید، قادرید با ملاحظه رفتار کنید. در صورتی که کلیۀ جوانب را در نظر بگیرید، می‌توانید زاویه دید و واکنش درستی نسبت به خود و دیگران به‌دست آورید. همواره تمرین کنید و با فروتنی به صحبت‌های دیگران گوش فرا دهید، حتی زمانی که با آن‌ها موافق نیستید، احساساتشان را ‌درک کنید.

 

نتیجه گیری

همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم، هوش هیجانی عبارتست از: تفاوت‌های فردی در درک، پردازش، نظارت و استفاده از اطلاعات و تسلط عاطفی. اهمیت هوش هیجانی لازمۀ موفقیت در زندگی، سازمان و مدیریت است که با تمرکز بر عناصر پنج‌گانه تشکیل دهندۀ آن قادرید سطح هوش هیجانی را در خود ارتقا داده و به صورت پیوسته آن را تقویت کنید. اهمیت رفتار انسان‌ها، مدیریت در شرایط گوناگون، توانایی مکالمه و درک دیگران از اصلی‌ترین مواردی است که نشان دهندۀ تمایز انسان و ربات است؛ از این رو هوش هیجانی یک مهارت مهم با ماهیت اکتسابی بوده که در استعداد ذاتی انسان ریشه دارد. در این محتوا از سایت پزشک کسب و کار شما را به طور کامل با مفهوم و اهمیت هوش هیجانی آشنا کردیم و روش‌های فوق‌العاده در زمینۀ تقویت آن ارائه ‌دادیم تا با استفاده از این نکات در زندگی و کسب و کارتان به موفقیت دست یابید، از شما سپاسگزاریم که تا انتهای مقاله همراه ما بودید.

 

نوشتن یک نظر

نظر