اصول استراتژی تجاری
توانایی شما در رهبری شرکتتان برای موفقیت در بازار و پیروزی در مقابل حوادث غیر مترقبه ی عظیم، کلید اصلی اندازه گیری موفقیت شما به عنوان یک مدیر است. در این مقاله اصول تجارت و کسب و کار به اصول نظامی تشبیه شده است. در طول تاریخ، ژنرال های بزرگ و رهبران نظامی آموخته اند که کدام خصوصیات و توانایی ها آن ها را قادر می سازد تا در مقابل حملات سنگین و دشمنان سر سخت پیروز شوند. این اصول استراتژی نظامی در تجارت نیز به خوبی کاربرد دارند و هریک از آنها برای پیروزی در بازار رقابتی حیاتی اند.
اصول نظامی یک استراتژی
1- اصل هدف: این مسئله به اهمیت هدف گذاری شفاف برای هر عملیات نظامی پیش از شروع آن و آگاه سازی تمام افرادی که انتظار می رود در رسیدن به آن هدف کمک کنند، مربوط می شوند. دقیقا همانند رهبران نظامی، رهبران تجاری نیز باید برای هر فعالیت تجاری یک هدف مشخص تعیین کنند.
2- اصل تهاجم: این اصل به گرفتن حالت حمله، انجام فعالیت های خشن علیه دشمن و رسیدن به پیروزی مربوط است. "هیچ جنگ آور بزرگی در حالت دفاعی به پیروزی نخواهد رسید." شرکت ها نمی توانند با بازی در امنیت، با عقب نشینی یا با کاهش ساده ی قیمت ها برنده باشند.
مهمترین درد در هر تجارتی جریان نقدینگی است. هدف تمام تلاش های تجاری ایجاد فروش، بودجه و جریان نقدی در یک فرآیند پیوسته، ثابت و قابل پیش بینی در مقابل رقیبانی است که همین چیز را می خواهد. در تجارت، معادل حمله یا تهاجم، بازاریابی و فروش به مشتریان است. کلید موفقیت در تجارت، افزایش فعالیت ها و نتایج فروش است.
3- اصل تمرکز قوای نظامی: این اصل به توانایی فرماندهان در متمرکز کردن نیروهای شان در یک نقطه یعنی مهمترین نقطه ضعف دشمن مربوط می شود ودر تجارت به معنای توانایی در متمرکز ساختن منابع و انرژی محدود شرکت برروی بزرگترین فرصت بالقوه و به دست آوردن موفقیت شخصی و گروهی است. اگر بزرگ ترین رقیبان را به عنوان دشمن فرض کنید باید به دنبال مهمترین نقطه ضعف او بگردید. یک رقیب ممکن است در حال توسعه ی یک خط تولید در زمینه محصولی باشد که شما در آن خوشنام تر و با سابقه تر باشید، تلاش ها و منابع را برای شکست دادن رقیب در این محدوده متمرکز کنید.
4- اصل مانور: این اصل، توانایی حرکت دادن نیروی تهاجمی به شیوه ای است که بتواند خارج از دید دشمن به نقاط حساس و آسیب پذیر دشمن حمله کنند. وقتی اصل مانور در تجارت اعمال می شود مربوط به خلاقیت و انعطاف پذیری خواهد بود. با خلاقیت، پیوسته به دنبال راه های سریع تر، بهتر، ارزان تر، آسان تر و موثر تر برای تولید و فروش محصولات و خدماتتان خواهید بود. همچنین انعطاف پذیری یعنی تلاش مداوم برای چیزهای جدید و روش های نو.
5- اصل جمع آوری اطلاعات: به نیاز برای جمع آوری اطلاعات مناسب و دقیق در مورد حرکت ها و فعالیت های دشمن باز میگردد. هرچه زمان بیشتری را برای درک عمیق موقعیت تان دربازار، رقیبتان اصلی و جذاب ترین محصولی که تولید می کنند صرف کنید، بینش بهتری به دست می آورید که شمارا قادر می سازد کارهای لازم را برای فروش بیشتر در شرایط سخت بازار انجام دهید.
6- اصل فعالیت ها ی موزون: این اصل به توانایی ژنرال فرمانده در حصول اطمینان از کارکرد هماهنگ و گروهی تمام نیروها چه در حالت تهاجمی و چه در حالت دفاعی دارد. یک ارتش سازمان یافته با عملکردی نرم، موزون و کاملا حرفه ای می تواند ارتش بی نظمی که چندین برابر از آن بزرگتر است را شکست دهد. معادل نیروی نظامی در تجارت، تیم های کاری هستند زیرا همه ی کارها توسط تیم ها انجام می شوند و تمام شرکت های برتر، تیم های کارآمد سازمان یافته و خوبی دارند که به صورت موثر برای به دست آوردن نتایج تجاری فعالیت می کنند. وظیفه ی یک مدیر سازماندهی و پشتیبانی از یک تیم برای رسیدن به نتایج مطلوب است.
7- اصل فرماندهی واحد: اینا اصل مربوط به لزوم شفافیت کامل در مورد اینکه مسئولیت در هزینه ای از افسر فرمانده به پایین با چه کسی است، می باشد. شرکت ها رهبری شفافی در تمام سطوح دارند و هرکس میداند چه کسی مسئول است. برای آنکه هر فرد به صورت موثر کارکند باید فقط یک رئیس داشته باشد و فقط به یک نفر گزارش بدهد.
8- این اصل مربوط به اهمیت شفافیت، سادگی دستورها، فرمان ها و نقشه ها به صورتی است که به راحتی بتواند توسط افرادی که باید آن ها را انجام دهند درک شوند.
9- اصل امنیت: این اصل مربوط به اهمیت محافظت در مقابل حملات غافلگیرانه یا شکست های غیرقابل پیش بینی است. درامور تجاری مهمترین وظیفه ی رهبر به دست آوردن اطمینان از حیات سازمان تجاری و امنیت شرکت است.
10- اصل غافلگیری: این اصل مربوط به اهمیت انجام کارهایی است که توسط دشمن پیش بینی نشده است. رفتار به روش های قدیمی تجاری اغلب کارآیی ندارد و باید همچنان به دنبال ایده های خوب و جدیدی در تجارت خود باشید.
11- اصل بهره برداری از موفقیت: مربوط به اهمیت استفاده ی نیروی نظامی پیروز از مزایای پیروزی اش است. اگر یک محصول جدید موفق است، تیم توسعه ی محصولات و بازاریابی شما کاملا مستحق دریافت پاداش است ولی آن ها باید خیلی سریع کار را برای یافتن محصول بزرگ و موفق جدیدتری شروع کنند.
و در پایان، با توجه به قانون بزرگ جهان، برای هر نتیجه ای یک یا چند علت وجود دارد و هر چیزی به دلیلی به وجود می آید، پس موفقیت یا شکست یک حادثه نیستند.
منبع: تکنیک های سرپرستی و مدیریت فروش برایان تریسی