کارآفرینی و ارتباط آن با مدیریت کسب و کار

  • زمان تقریبی مطالعه 2 دقیقه
  • 4276

کارآفرینی و ارتباط آن با مدیریت کسب و کار

پرسیدن اینکه آیا نیاز به کارآفرینی در کشور وجود دارد یا نه مانند نیاز شما به اکسیژن برای زنده ماندن است، همانطور که انسان بدون اکسیژن و هوا نمی تواند زنده بماند، کسب و کارها و کشور نیز بدون آن نمی توانند کار و فعالیت کنند.

بنیانگذار پزشک کسب و کار، نه تنها کار آفرینی راعامل راه اندازی و مدیریت کسب و کار شما می داند، بلکه اعتقاد دارد که به اقتصاد کشور نیز کمک بسیاری می کند. کارآفرین اشتغال در اقتصاد را ایجاد می کند و به کاهش بیکاری و بهبود سطح زندگی مردم کمک می کند. یکی از مهمترین نیازهای کارآفرینی، تولید و عرضه کالاها و خدمات با انگیزه ی سود است.

مدیریت کسب و کار شامل تمام فعالیت های مدیر در جهت رساندن کسب و کار و شرکت به هدف مشخص و موفقیت تجاری است. مدیر کسب و کار باید قادر به برنامه ریزی و آماده سازی سازمان جهت رسیدن به اهداف مورد نظر باشد. مدیریت می تواند به صورت فرآیند سازمان دهی موثر جهت دستیابی به هدف ها تعریف شود. مدیریت کسب و کار، به کارگیری این فرآیند در یک سازمان مشخص است.

اصطلاح کارآفرین و مدیر کسب و کار، گاهی اوقات با یکدیگر اشتباه گرفته می شود. اما یک کارآفرین نقش متفاوتی نسبت به یک مدیر کسب و کار ایفا می کند.

پزشک کسب و کار، مدیریت را اشاره به هنر گرفتن چیزهای دیگر توسط افراد دیگر، و کارآفرینی را اشاره به شروع یک سرمایه گذاری با یک انگیزه سود در ذهن می داند.

در حالی که یک کارآفرین مالک کسب و کار است و تمام خطرات کسب و کار خود را تامین می کند و منابع لازم برای شروع و اجرای کسب و کار را فراهم می کند، مدیر مسئول مدیریت و تخصیص این منابع برای استفاده های مختلف و اطمینان از انجام کار ها و فعالیت ها با کارایی بالا می باشد.

یک کارآفرین می تواند یک مدیر باشد، اما لزوما یک مدیر کارآفرین نیست. یک مدیر درست مثل یک کارآفرین باید تصمیم گیری سریع و موثر در سطوح مربوطه خود را دانسته باشد. هردو باید در مهارت های اجتماعی خوب و موثر باشند تا بتوانند مردم را متقاعد  به همکاری با آنها کنند و همچنین از اعتماد به نفس وعزت نفس بالایی برخوردار باشند.

بنیانگذار پزشک کسب و کار، مدیریت کسب و کار را وابسته به کارآفرینی میداند. اگر کارآفرینان وجود نداشته باشند، هیچ کاری هم برای مدیران ایجاد نمی شود.در واقع، کارآفرینان نگران راه اندازی یک کسب و کار جدید هستند درحالی که مدیران بیشتر در مدیریت کارهای در حال انجام هستند.

در پایان، نیاز به کارآفرینی زمانی به وجود می آید که در جامعه یک نیاز خاص وجود داشته باشد.درچنین شرایطی کارآفرینان، فرصتی برای بازار کار خویش پیدا می کنند و به حل مشکل و خدمت رسانی به مردم می پردازد.

نوشتن یک نظر

نظر