مدیریت استراتژیک ضروری ترین ابزار جهت دستیابی به موفقیت شما در سازمان

  • زمان تقریبی مطالعه 11 دقیقه
  • 1388

مدیریت استراتژیک ضروری ترین ابزار جهت دستیابی به موفقیت شما در سازمان

 

مدیریت استراتژیک در سازمان‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارها جهت رسیدن به موفقیت در آیندۀ سازمان به‌شمار می‌رود. این مدیریت راهکارها و تصمیماتی که به شما و سازمان شما کمک می‌کند تا به موفقیت‌ها و اهداف خود دست یابید و سبب تعیین عملکرد بلند مدت یک شرکت می‌شود. در این محتوا از سایت پزشک کسب و کار قصد داریم شما را با مدیریت استراتژیک، ویژگی‌ها، فرآیند و مزایای آن آشنا کنیم و در انتها به ضرورت استفاده از این مدیریت در تصمیم‌گیری مدیران، چالش‌ها و پیامدهای موجود در آن و تأثیر آن بر عملکرد سازمان خواهیم پرداخت.

 

مدیریت استراتژیک چیست؟

مدیریت استراتژیک (Strategic Management ) فرآیندی است که باعث می‌شود یک شرکت به اهداف خود دست یافته؛ انتخاب‌های خود را تسهیل کند و عملیات خود را در یک محیط متغیر، هدایت نماید. در واقع مدیریت استراتژیک نظارت و ارزیابی بر فرصت‌ها و موانع موجود در مسیر پیشبرد کار، باتوجه به نقاط ضعف و قوت سازمان است. این شکل مدیریت در واقع روندی مؤثر جهت مدیریت سازمان و کسب‌وکار است.

 

مدیریت استراتژیک از دیدگاه استراتژیست‌های بزرگ چگونه تعریف شده است؟

در این بخش به تعریف مدیریت استراتژیک از نظر استراتژیست‌های بزرگ می‌پردازیم:

  • رابینز و کولتر: آنچه مدیران برای توسعه استراتژی‌های یک سازمان انجام می‌دهند.
  • کارپنتر و ساندرز: فرآیندی است که در آن سازمان، تدوین و اجرای استراتژی را مدیریت می‌نماید.
  • هیت و همکاران: فرآیند مدیریت استراتژیک را شامل یک مجموعۀ کامل از تعهدات، تصمیمات و اقدامات مورد نیاز برای یک سازمان جهت رسیدن به رقابت استراتژیک و کسب بازده بالاتر از سطح متوسط می‌دانند.
  • پیرس و رابینسون: مجموعه‌ای از تصمیمات و اقدامات که نتیجه و حاصل تدوین و اجرای برنامه‌های طراحی شده جهت دستیابی به اهداف شرکت است.
  • مالحی، فریناز و فینلی: فرآیند تنظیم جهت‌گیری‌های طولانی مدت برای سازمان می‌باشد.

 

مدیریت استراتژیک چه ویژگی‌هایی دارد؟

برخی از ویژگی‌های مدیریت استراتژیک عبارتند از:

  • به افق‌های زمانی می‌اندیشد و سعی دارد بداند که جهت رسیدن به اهداف بلندمدت چه اقداماتی باید انجام شود.
  • به آینده سازمان توجه دارد و سعی دارد به اهداف بلندمدت توجه کند؛ از این‌رو جزو وظایف اصلی مدیران بلند پایه به شمار می‌رود.
  • این مدیریت اهداف، تصمیمات و فعالیت‌هایی را مشخص می‌نماید که در تمامی سطوح سازمان باید انجام شود و به عنوان نقطۀ شروع، حرکت را برای تمامی اعضای آن مشخص می‌کند.
  • سازمان با محیط تعامل و همبستگی دارد و در صورتی که تغییری در محیط به‌وجود بیاید، بر روی سازمان تأثیرگذار است؛ از این‌رو مدیریت استراتژیک نگاه ویژه‌ای به محیط و تعاملات آن دارد.

 

انواع استراتژی در فرآیند مدیریت استراتژیک

همانطور که می‌دانید مدیریت استراتژیک یک روند مستمر و پیوسته‌ای دارد و همانطور که خروجی‌های عملکرد تحقق پیدا می‌کنند، اعضای سازمان آن‌ها را ارزیابی کرده و استراتژی‌ها را اصلاح و تعدیل می‌نمایند. در حقیقت رشد سازمان باعث تغییر استراتژی‌ها و ایجاد استراتژی‌های جدید می‌شود. در فرآیند مدیریت استراتژیک پنج نوع استراتژی وجود دارد که عبارتند از: استراتژی مشارکتی، استراتژی رقابتی، استراتژی کسب و کار، استراتژی عملکردی، استراتژی عملیاتی.

 

مراحل اساسی فرآیند مدیریت استراتژیک

 

مراحل اساسی فرآیند مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک به عنوان یک فرآیند پویا محسوب می‌شود که فرآیند آن شامل چهار مرحله است:

1. تجزیه و تحلیل موقعیت (بررسی محیطی): بررسی محیطی (Initial Analysis) به روند جمع‌آوری، بررسی دقیق و ارائه اطلاعات جهت اهداف استراتژیک است که این فرآیند عوامل اعم از داخلی و خارجی تأثیرگذار بر روی یک سازمان را تجزیه و تحلیل کرده و پس از اجرای این فرآیند، مدیریت باید آن را به صورت مداوم و پیوسته مورد ارزیابی قرار دهد و در راستای بهبود آن تلاش کند.

2. تعیین و تدوین استراتژی: در مرحله تدوین استراتژی (Strategy Formulation) باید مجموعه استراتژی‌های قابل استفاده را لیست کرده و بااستفاده از مدل‌های مختلف در این زمینه و همچنین باتوجه به نتایج حاصل از تحلیل موقعیت که در مرحله نخست، استراتژی‌های برتر را انتخاب می‌کنید. در طی این مرحله باید مدیران میانی و واحدهای کسب و کار با یکدیگر مشارکت کنند تا در آن‌ها انگیزه ایجاد شود. تعیین و تدوین استراتژی، فرآیند تصمیم‌گیری در مورد بهترین عملکرد جهت دستیابی به اهداف سازمانی است که پس از بررسی محیطی، مدیران راهبردهای شرکتی، تجاری و عملکردی را تعیین می‌نمایند.

3. پیاده‌سازی و اجرای استراتژی: پیاده‌سازی و اجرای استراتژی (Strategy Implementation) به معنی بکارگیری استراتژی مورد نظر یا اجرای استراتژی انتخابی سازمان است که پیاده‌سازی آن شامل: طراحی ساختار سازمان، توزیع منابع، توسعه فرآیند تصمیم‌گیری و مدیریت منابع انسانی است.

4. کنترل و ارزیابی استراتژی: کنترل و ارزیابی استراتژی‌ها (Strategy Evaluation) مرحله نهایی فرآیند مدیریت استراتژی است. فعالیت‌های کلیدی ارزیابی استراتژی عبارتند از: ارزیابی عوامل داخلی و خارجی که ریشه‌های استراتژی‌های فعلی، عملکرد اندازه‌گیری و اقدامات اصلاحی هستند. ارزیابی تضمین می‌کند که استراتژی سازمانی و اجرای آن با اهداف سازمانی سازگاری دارد.

 

چه تفاوتی بین مدیریت استراتژیک و برنامه‌ریزی استراتژیک وجود دارد؟

مدیریت استراتژیک مفهومی گسترده‌تر و جامع‌تر از برنامه‌ریزی استراتژیک است. در حقیقت برنامه‌ریزی استراتژیک زیرمجموعه‌ای از مدیریت استراتژیک محسوب می‌شود. همچنین غیرممکن است فردی را پیدا کنید که به مدیریت استراتژیک اعتقاد نداشته باشد ولی افرادی هستند که به برنامه‌ریزی استراتژیک اعتقاد نداشته و آن را بخش ضروری از مدیریت استراتژیک نمی‌بینند. در حقیقت مدیریت استراتژیک، فرآیندی مدیریتی بوده که جهت دستیابی به استراتژی‌ها و اهداف برنامه‌ریزی شهد که در سند راهبردی هر سازمان موجود و در دسترس است و تمرکز آن بر یکپارچه‌سازی فعالیت‌های مدیریتی، بازاریابی، امور مالی؛ تأمین اعتبار، تولید عملیات؛ تحقیق و توسعه و سیستم‌های اطلاعاتی در جهت دستیابی به موفقیت سازمانی است . در صورتی که برنامه‌ریزی استراتژیک که در ادبیات کسب و کار معمولاً جایگزین واژه مدیریت استراتژیک می‌گردد. همچنین مدیریت استراتژیک به معنای برنامه‌ریزی، تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی است در صورتی که برنامه‌ریزی استراتژیک به معنای روند گسسته و مستقل از تجارت سازمان است.

 

مدیریت استراتژیک چه مزایایی دارد؟

 

مدیریت استراتژیک چه مزایایی دارد؟

  • با دید بلندمدت به پیش‌بینی آینده پرداخته و دارای اطلاعاتی است که برای اقدامات بلندمدت مدیران مفید است.
  • این مدیریت با جهت‌گیری آینده، اولویت‌ها را مشخص نموده و تصمیمات کنونی را در پرتوی پیامدهای آینده اتخاذ می‌کند.
  • با شرایطی که به سرعت در حال تغییر هستند به صورت کارساز و مؤثر برخورد کرده و کار تیمی و تخصصی ایجاد می‌کند.
  • به سازمان شما این فرصت را می‌دهد تا به شیوۀ خلاق و نوآور عمل نمایید.
  • بین برنامه‌های عملیاتی سازمان، نقش هماهنگ کننده دارد و اقدامات واحدهای مختلف را در یک مسیر قرار می‌دهد.
  • باعث می‌شود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیت‌های خود را به صورت اعمال نفوذ نماید نه اینکه فقط در برابر کنش‌ها، واکنش نشان دهد.
  • به سازمان شما کمک می‌کند از روش‌های منظم، معقول و منطقی‌تر، گزینه‌ها یا راه‌های استراتژیک را انتخاب نمایید و به این صورت استراتژی‌های بهتری را تدوین نمایید.
  • فعالیت‌های مربوط به مدیریت استراتژیک، هدایت کننده بوده و فعالیت‌ها و عملیات سازمان را مشخص کرده و به عنوان راهنمای سازمان عمل می‌کند.
  • این مدیریت در تمامی واحدهای سازمانی و کلیه سیستم‌های اداری امکان‌پذیر است و نقش محوری افراد، گروه‌ها و نفوذ فرهنگ سازمانی را به رسمیت می‌شناسد.
  • این مدیریت باعث ایجاد تفاهم و تعهد بیشتر مدیران و کارکنان می‌شود و کارکنان را تشویق و ترغیب می‌کند در فرآیندهای تصمیم‌گیری مشارکت کرده و خلاقیت، نوآوری و خیال‌پردازی را تمرین کرده و به این شکل اثربخشی آن‌ها افزایش خواهد یافت.

 

وظایف در مدیریت استراتژیک چگونه تعیین می‌شود؟

همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم، فعالیت‌های مرتبط با تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی در سازمان‌های بزرگ در سه سطح انجام می‌شود که عبارتند از:

1. مدیریت عالی (مدیریت ارشد)

2. مدیریت میانی

3. واحدهای کسب و کار (سطح اجرایی کسب و کار)

برقراری ارتباط و تعامل بین کارکنان و مدیران در سطوح مختلف سازمان، مدیریت استراتژیک قادر است سازمان را به سوی دستیابی به مزیت رقابتی هدایت می‌کند.

 

استفاده از مدیریت استراتژیک در تصمیم‌گیری مدیران چه ضرورتی دارد؟

باتوجه به تغییرات محیطی شتاب‌زده در حال حاضر و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، بکارگیری برنامه‌ای جامع برای مواجه با چنین مسائلی بیش از پیش ملموس می‌شود، در حقیقت این برنامه همان مدیریت استراتژیک می‌باشد که با تکیه بر تفکری پویا، جامع‌نگر، آینده‌نگر راه‌حل بسیاری از مسائل سازمان‌ها است. شالوده اصلی این مدیریت برمبنای درکی است که مدیران از بازارها، قیمت‌ها، عرضه‌کنندگان مواد اولیه، مشتریان، سهامداران، شرکت‌های رقیب، دولت‌ها و ... در کل جهان وجود دارند، قرار دارد و این عوامل منجر به موفقیت تجاری در جهان امروزی است.

 

طرح‌ریزی مدیریت استراتژیک در سازمان‌ها چه چالش‌ها و پیامدهای مثبتی وجود دارد؟

چالش‌ها

نخستین موانع، ایجاد و توسعه روند مدیریت استراتژیک در سازمان‌ها که این فرآیند را از ریشه با مشکل روبه‌رو می‌کند. دلایل مختلفی وجود دارد که برخی از سازمان‌ها به ایجاد و توسعه روندهای مدیریت استراتژیک تمایلی نشان نمی‌دهند که در اینجا به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • موفقیت‌های گذشته سازمان
  • توجه مدیران به حفظ وضعیت موجود
  • نارسایی و نقص در کاربرد وظایف فوری
  • عدم آگاهی کافی مدیریت سطح بالا نسبت به وضعیت واقعی سازمان
  • خود گول‌زنی مدیران سطح بالا به صورت جمعی در رابطه با موقعیت سازمان
  • اشتباه تلقی کردن هرگونه تغییر در رابطه با هر آنچه در گذشته در سازمان انجام شده است.
  • در هم‌آمیختگی مشکلات و دشواری‌های مشترک مدیریت سطح بالا و دشواری‌های عملکرد روزانه

پیامدهای مثبت

بهره‌گیری از مدیریت استراتژیک در سازمان‌ها باعث می‌شود که به صورت نوآور و خلاق اقدام نمایید و جهت شکل دادن به آینده خود به شکل غیرفعال و کنش‌پذیر عمل نکنید. اين نوع مديريت باعث می‌شود كه سازمان و کارمندان دارای ابتكار عمل باشند و فعالیت‌های آن‌ها به صورتی نباشد كه تنها در برابرکنش‌ها، واكنش نشان دهند، بلكه اعمال نفوذ نمايد و آينده را تحت كنترل درآورد؛ بنابراین ما در اینجا برخی از پیامدهای مثبتی که این نوع مدیریت برای سازمان‌ها به همراه دارد، می‌پردازیم:

  • باعث تعهد بیشتر مدیران و کارکنان می‌شود.
  • آسیب و مخاطرات تصمیم‌گیری را کاهش می‌دهد.
  • دارای نگرش بلندمدت بوده و دستیابی به موفقیت اقدامات را براساس استراتژی‌های مصوب تضمین می‌نماید.
  • فرصتی برای تفویض اختیار به کارکنان می‌دهد و باعث تشویق و ترغیب کارکنان می‌شود.
  • راهنمای سازمان بوده و مسیر و جهت فعالیت‌ها و عملیات سازمان را مشخص می‌سازد.
  • به پیش‌بینی آینده می‌پردازد و شامل اطلاعاتی است که برای اقدامات بلندمدت مدیران بسیار مفید است.
  • بین برنامه‌های عملیاتی سازمان نقش هماهنگ کننده‌ای را ایفا می‌کند و اقدامات واحدهای مختلف را در یک راستا جهت می‌دهد.

 

مدیریت استراتژیک چه تأثیری بر عملکرد سازمان دارد؟

استفاده از مدیریت استراتژیک در هر سازمان، شرکت و کسب و کاری سودمند است؛ زیرا همواره فضای مناسبی جهت رشد فراهم می‌نماید که هر سازمان باتوجه به نقاط قوت منحصربه‌فرد و فرصت‌های موجود در خود قادر هستند آن‌ها را به سرمایه تبدیل کنند. توجه داشته باشید که استفاده از مدیریت استراتژیک باید به صورت مستمر و پیوسته باشد نه مقطعی (فقط جهت ارزیابی یا راه‌چاره برای مواجه با مشکل پیش آمده، نباشد.).

باتوجه به مزایای بلندمدت، این برنامه از طریق تشویق و تنظیم چالش‌های کارکنان به تمرکز سازمان‌ها بر محیط داخلی و به آن‌ها جهت رسیدن به اهداف شخصی و سازمانی کمک می‌کند و حتی چالش‌های خارجی را مورد توجه قرار داده و شرایط ناسازگار و نامساعد را حل کرده و تهدیدات را مورد بررسی قرار داده و آن‌ها را به فرصت تبدیل می‌کند.

 

نتیجه گیری

همانطور که در محتوا اشاره کردیم، مدیریت استراتژیک در موفقیت شما در سازمان‌ها و شرکت‌ها نقش بسزایی دارد. این مدیریت به تدوین، اجرا، ارزیابی و کنترل استراتژی‌های سازمانی می‌پردازد. در این محتوا از سایت پزشک کسب و کار شما را با مدیریت استراتژیک، ویژگی‌ها، مراحل و مزایای آن آشنا ساختیم و در انتها ضرورت بکارگیری این مدیریت در تصمیم‌گیری مدیران، چالش‌ها و پیامدها و تأثیر این مدیریت بر عملکرد سازمان‌ها پرداختیم.

 

نوشتن یک نظر

نظر